در حال حاضر شمار قابل توجهی از صاحب نظران بر این عقیدهاند که محبوبیت شبکههای اجتماعی، پرسونال برندینگ را به مرحلهای فراتر از آن چه که تا پیش از این بوده، رسانده است. امروزه دیگر بازاریابی تنها یک رابطه اختصاصی یک سر کسب و کار نیست. بلکه بیشتر به سوی بازاریابی مصرف کننده به مصرف کننده مبدل گشته است. مزیت پرسونال برندینگ و بازاریابی c2c از این نظر جلب مشتریان بالقوه در آینده و پایدارسازی نتایج حاصله از فعالیتهای پیشین است. دیگر میتوانید به وضوح اثر این مزیتها در تغییر رفتارهای سلبریتیها و افراد برجستهی جامعه را ببینید.
از سوی دیگر و در بافتار دانشگاهی، پرسونال برندینگ مبدل به ابزاری مؤثر برای جلب نظر کارفرمایان برای متخصصین رشتههای مختلف گشت. در حال حاضر بسیاری از مطرحترین چهرههای آکادمیک با به پیش بردن پروژههای شخصی حول برند شخصی خود، سعی در شناساندن خود به بازار و افزودن به ارزش برند نام ایشان به همگان را دارند. وب سایت اینترنتی یوتیوب در این میان به عنوان یک واسطهی قدرتمند و ابزار محبوب شناخته شده است.
برجستهترین پروژهی پرسونال برندینگ که با این زمینه طی سالهای اخیر و در سطح بینالمللی مطرح گشت، رویهای بود جردن پترسون استاد دانشگاه کانادایی تبار علوم روانشناختی در پیش گرفت. وی با ترکیبی از انتشار کتاب، مصاحبههای تلویزیونی، برگزاری مناظرات در باب موضوعات باب روز، و در هستهی مرکزی این فعالیتها، حضور پررنگ در یوتیوب توانست به مشهورترین روانشناس دههی اخیر غربی مبدل گردد. البته نباید از کاریزمای کاراکتر و نقطه نظرات متفاوت وی در موقیت این پروسه چشمپوشی کرد.
در دنیای اینترنت پسا فیسبوک (به عنوان نشانگری از استیلای پدیدهی شبکههای اجتماعی بر جامعه)، پرسونال برندینگ مبدل به ابزاری برای مخابرهی پیامهای مبنی بر پروموشن هویت شخصی و تمایز در کیفیت محصولات ارائه شده گشته است. شبکههای جتماعی در این بافتار نقشی مانند پلتفرم تئاتر را ایفا میکنند که در آن پرسوناژ آنتاگونیستی میتواند با ابتیاع زبان بدنی و بهره بردن از دکوپاژ صحنه، نگاه بیننده را برای انتقال پیام مطلوب به هر سویی که خود در نظر دارد معطوف دارد.
همه می دانیم که مفهوم پرسونال برندینگ اولین بار به شکل رسمی در انتهای هزارهی پیشین مورد شناسایی قرار گرفت. بنا به ادعای پیترز در همان سالها، در عرصهی نوین بازاریابی و تجارت، همگان باید پیش از هر چیز مارکتینگ برای خود، به عنوان یک بنگاه کسب و کار را در رأس فعالیتهای خود قرار دهند. برندی که با نام شما شناخته میشود باید بتواند همهچیز را دربارهی کسب و کار، محصولات و ارزش پیشنهادی دلالت نماید.
در گامی فراتر شوکر در مقالهای که در سال ۲۰۱۰ به طبع رساند پیشنهاد کرد که پرسونال برندینگ را به عنوان هنر مدیریت تشدید بازخوردها و فعالیتهای راهبردی به منظور بازتاباندن یک بازخورد غایی که توسط دیگرانی در خارج از بنگاه مصرف شده و آنان را تحت تاثیر قرار میدهد، تعریف نمود.
امروزه صنعت پرسونال برندینگ در سر تا سر جهان رایج و محبوب گشته است و تمامی افراد را به فعالیت در این حوزه تشویق میکند. این صنعت بر اساس مفاهیم اساسی و منطقیای بنا نهاده شده است که سالها برای دیگر فعالیتهای مارکتینگ مورد استفاده قرار میگرفتند. بر خلاف روزهای نخستین تجارت و برندینگ، امروزه تنها اشخاص مشهور نیستند که به این مفهوم نیازمندند. آوردههایی که پرسونال برندینگ برای همگان به ارمغان میآورند لزوم اجرای آن را بیش از هر چیزی باز مینمایانند. در حال حاضر هر شخصی با چند اکانت رایگان در پلتفرمهای مشهور میتواند روند پرسونال برندینگ خود را آغاز کرده و آن را توسعه دهد.